فرآوری، صنایع غذایی و بیوشیمی
علی آراسته نوده؛ حسین صحابی
چکیده
در این تحقیق بهمنظور تولید شکر قابل تخمیر جهت تولید بیواتانول (سوخت سبز)، هیدرولیز اسید رقیق باقیمانده گیاه زعفران بهعنوان یک نمونه مواد لیگنوسلولزی بررسی شده است. ضایعات گیاه زعفران جمعآوری شده ابتدا با آب مقطر شسته شده و در معرض هوا و نور خورشید خشک شده و توسط آسیاب دیسکی ارتعاشی تا 50 میکرومتر آسیاب و در پلاستیکهای ...
بیشتر
در این تحقیق بهمنظور تولید شکر قابل تخمیر جهت تولید بیواتانول (سوخت سبز)، هیدرولیز اسید رقیق باقیمانده گیاه زعفران بهعنوان یک نمونه مواد لیگنوسلولزی بررسی شده است. ضایعات گیاه زعفران جمعآوری شده ابتدا با آب مقطر شسته شده و در معرض هوا و نور خورشید خشک شده و توسط آسیاب دیسکی ارتعاشی تا 50 میکرومتر آسیاب و در پلاستیکهای زیپدار در هوای اتاق نگهداری شد. زیست توده تهیه شده در زمان معین و در محلول اسیدی در اتوکلاو به مدت تعیین شده حرارت داده شد. به جهت بررسی تأثیر سه متغیر اصلی دما، غلظت اسید و زمان بر روی شکر قابل تخمیر تولید شده دما در 4 سطح 116، 124، 132 و 140 درجه سانتیگراد غلظت اسید در 4 سطح صفر، 1، 2، 3، درصد و زمان در 4 سطح 20، 30، 40، 50 دقیقه انتخاب شد. محلول پس از خروج از اتوکلاو صاف شده و غلظت گلوکز، زایلوز و همچنین فورفورال با استفاده از کروماتورگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) اندازهگیری شد و بهوسیله یک معادله دو مجذوری مدل شد. نتایج نشان داد که تولید گلوکز تحت تأثیر توان دوم غلظت اسید و زمان است ولی زایلوز تحت تأثیر زمان و فورفورال وابسته به دما است. غلظت بالای اسید و دمای پایین و زمان متوسط میتواند بیشترین محصول (گلوکز و زایلوز) با کمترین بازدارنده (فورفورال) را تولید نماید.