اقتصاد و بازاریابی
میلاد امینی زاده؛ حنانه آقاصفری؛ علیرضا کرباسی
چکیده
تئوریهای تجارت بینالمللی بر تخصصی شدن کشورها تأکید داشته و شرط انتفاع از تجارت را تخصصی شدن عنوان کردهاند. ایران در صادرات زعفران به عنوان یکی از محصولات مهم و ارزآور کشور به بازارهای هدف با نوسانات و تغییراتی روبرو بوده است که تخصصی شدن در این بازارها را با تردید روبرو کرده است. از این رو، پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این ...
بیشتر
تئوریهای تجارت بینالمللی بر تخصصی شدن کشورها تأکید داشته و شرط انتفاع از تجارت را تخصصی شدن عنوان کردهاند. ایران در صادرات زعفران به عنوان یکی از محصولات مهم و ارزآور کشور به بازارهای هدف با نوسانات و تغییراتی روبرو بوده است که تخصصی شدن در این بازارها را با تردید روبرو کرده است. از این رو، پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که آیا صادرات زعفران ایران در بازار جهانی و بازارهای هدف به سمت تخصصی شدن حرکت کرده است؟ به منظور دستیابی به این هدف شاخص مزیت نسبی آشکار شده و الگوی تخصصی شدن در دوره زمانی 2018-2001 مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای پژوهش دارای سه نتیجه اصلی است. اول، صادرات زعفران ایران با کاهش تخصصی شدن در بازار جهانی همراه بوده و اسپانیا به عنوان مهمترین رقیب صادراتی ایران در مسیر تخصصی شدن صادرات گام برداشته است. دوم، ایران در دوره زمانی 2009-2001 در صادرات زعفران دارای رویکرد تخصصی شدن بوده است که این موضوع در دوره زمانی 2018-2010 با کاهش تخصصی شدن همراه بوده است. سوم، ایران تنها در 15 درصد بازارهای هدف از بعد میزان صادرات (کشورهای چین، هند، هنگکنگ و آلمان) در مسیر افزایش تخصصی شدن بوده و در دیگر بازارها با کاهش تخصصی شدن همراه بوده است. از آنجا که تخصصی شدن در یک بازار از مسیر شناسایی مولفههای جمعیتشناختی آن بازار عبور میکند، پیشنهاد میشود که انعقاد قراردادهای بلندمدت با مشتریان زعفران ایران جهت اتخاذ و پیادهسازی سیاستهای تولیدی و بازاریابی از طریق انطباق بیشتر تولید و صادرات زعفران ایران با فرهنگ مصرفی بازارها ایجاد شود.
اقتصاد و بازاریابی
میلاد امینی زاده؛ علیرضا کرباسی؛ اندیشه ریاحی؛ محمدرضا رمضانی
چکیده
امروزه کشورهای در حال توسعه به منظور دستیابی به بازارهای هدف ایمنتر و کاهش موانع تجاری، سعی به حضور در توافقنامههای تجاری دارند. ایران نیز در موافقتنامههای تجاری سازمان همکاریهای اقتصادی (ECO) و نظام جهانی ترجیحات تجاری (GSTP) حضور دارد. با وجود آن که به طور عمومی این باور وجود دارد که حضور در موافقتنامههای تجاری به طور کلی ...
بیشتر
امروزه کشورهای در حال توسعه به منظور دستیابی به بازارهای هدف ایمنتر و کاهش موانع تجاری، سعی به حضور در توافقنامههای تجاری دارند. ایران نیز در موافقتنامههای تجاری سازمان همکاریهای اقتصادی (ECO) و نظام جهانی ترجیحات تجاری (GSTP) حضور دارد. با وجود آن که به طور عمومی این باور وجود دارد که حضور در موافقتنامههای تجاری به طور کلی اثری مثبت بر جریان تجارت کشورها دارد، ولی هیچ تضمینی برای اثر مثبت آن بر تجارت همه کشورها و کالاها وجود ندارد. با توجه به اهمیت صادرات زعفران برای ایران، هدف پژوهش حاضر پاسخ به این پرسش است که آیا عضویت ایران در توافقنامههای تجاری موجب افزایش صادرات زعفران به کشورهای واردکننده عضو شده است؟ برای دستیابی به این هدف، از الگوی جاذبه و دادههای صادرات زعفران در دوره زمانی 2001-2014 استفاده گردید. نتایج نشان داد که متغیرهای درآمد و جمعیت واردکنندگان زعفران اثری مثبت و معنیدار و متغیرهای فاصله جغرافیایی و بحران اقتصادی اثری منفی و معنیدار بر صادرات زعفران داشته است. براساس نتایج، عضویت ایران در موافقتنامههای تجاری اثری منفی و معنیدار (475/3-) بر صادرات زعفران ایران داشته است. به عبارتی عضویت در موافقتنامههای تجاری نتوانسته موجب افزایش صادرات زعفران ایران به شرکای تجاری عضو در موافقتنامهها شود. این موضوع بیانگر این است که صادرکنندگان علیرغم وجود ظرفیتهای مناسب نتوانستهاند که از آن بهره ببرند، لذا پیشنهاد میشود که شرکتهای صادراتی زعفران، از بسترهای نهادی و قانونی ایجاد شده به واسطه حضور ایران در این موافقتنامههای تجاری جهت اتخاذ سیاستها و استراتژیهای مناسب بازاریابی بلندمدت جهت افزایش صادرات زعفران ایران به شرکای تجاری عضو توافقنامه و توسعه سبد بازارهای صادراتی هدف بهره ببرند.
کشاورزی و علوم پایه
علیرضا کوچکی
چکیده
زعفران از جنبههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و سیاسی جایگاه ویژهای در کشاورزی ایران و بخصوص مناطق زعفرانکاری دارا میباشد. نقش کشاورزان ایران در اهلیسازی و تکامل زراعی این گیاه در منابع متعدد علمی بینالمللی بهصورت بارزی آورده شده است. گرچه نام این محصول مینیاتوری و به اصطلاح دستساز همیشه با نام ایران همراه ...
بیشتر
زعفران از جنبههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و سیاسی جایگاه ویژهای در کشاورزی ایران و بخصوص مناطق زعفرانکاری دارا میباشد. نقش کشاورزان ایران در اهلیسازی و تکامل زراعی این گیاه در منابع متعدد علمی بینالمللی بهصورت بارزی آورده شده است. گرچه نام این محصول مینیاتوری و به اصطلاح دستساز همیشه با نام ایران همراه بوده است ولی بهنظر نمیرسد تلاشهای علمی پژوهشگران ما در گذشته در خور این گیاه پرآوازه بوده باشد و مسلماً انتظار جهانیان از پژوهشگران ایرانی در زمینه زعفران خیلی بیش از آن است که امروزه برآورده شده است. در این نوشتار سعی شده است با نگاهی به پژوهشهای زراعی زعفران در گذشته در سطح کشور، وضع موجود و دورنمای آینده آن نیز ترسیم شود. اگرچه پژوهشهای زراعی اولیه در مورد زعفران در کشور از سابقهای 70 ساله برخوردار است ولی طی یک دوره 40 ساله فعالیت علمی خاصی در این زمینه صورت نگرفت و فعالیتهای پژوهشی منسجم عملاً از دهه 50 توسط برخی پژوهشگران پیشگام در خراسان آغاز شد. در دهههای 50 و 60 با پیدایش سازمانهایی همچون سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی (واحد خراسان) و شروع گسترش دورههای تحصیلات تکمیلی در دانشکدههای کشاورزی پژوهشهای زراعی زعفران در دهههای 50 و 60 نسبتاً گسترش یافت و این موضوع بخصوص در دهههای 70 و 80 سرعت بیشتری به خود گرفت. در اوایل دهه 80 با تاسیس قطب علمی گیاهان زراعی ویژه در دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد و در اواخر دهه 80 با تاسیس گروه پژوهشی زعفران در دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند و همچنین تأسیس کانون ارتباط با دانش زعفران در همان دانشگاه، فعالیتهای پژوهشی تداوم یافت. در اوایل دهه 90 تاسیس پژوهشکده زعفران در دانشگاه تربت حیدریه و تلاش در جهت انتشار دو نشریه تخصصی زعفران توسط دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند و پژوهشکده زعفران و گسترش قابل ملاحظه دورههای تحصیلات تکمیلی در دانشگاهها و نیز توجه بیشتر به این محصول سرعت پژوهشهای مربوط بیشتر شد. تأسیس دبیرخانه دائمی جشنواره زعفران در قائن، تشکیل شورای ملی زعفران در اتاق بازرگانی صنایع و معادن مشهد، تدوین طرح جامع بهبود و فرآوری زعفران، برگزاری کنگره و همایشهای ملی، برگزاری دومین سمپوزیوم بینالمللی زعفران در دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد نمونههایی از توجه بیشتر به زعفران در سطح ملّی است که بدون تردید میتواند عامل مهمی در گسترش پژوهشهای علمی روی این محصول باشد. امید است چنین رویههایی زمینههای لازم را برای نوعی جنبش علمی در مورد زعفران فراهم ساخته باشد و انتظار میرود این جنبش علمی بهصورتی منسجم و جامع، مبانی پژوهشهای رایج را مورد تجدید نظر قرار داده و بهعلاوه جنبههای نوینی از تولید زعفران از جمله تولید در محیطهای تحت کنترل، ارزیابی خلأ عملکرد، مدلسازی رشد و نمو، جنبههای فیزیولوژی و اکولوژی زراعی، نقش تغییرات اقلیم و گرمایش جهانی در گسترش سطح کشت و جابجایی عرصههای تولید آن در قالب پروژههای کلان بررسی نماید. بدون تردید انتقال یافتههای علمی به عرصههای تولید و عرضه نتایج پژوهشها درقالب نوشتارهای استاندارد بینالمللی به جامعه علمی جهانی میتواند دستاورد عملی چنین جنبشی باشد.