کشاورزی و علوم پایه
فائزه زعفریان؛ عباس جلالی؛ حامد کاوه؛ فاطمه دلاورنیا
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور دستیابی به بهترین شیوه کاشت و حصول حداکثر عملکرد گل و کلاله زعفران (Crocus sativus L.) در دشت ساری طی دو مرحله انجام شد. مرحله اول در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در طی سالهای 1401-1400 بهصورت کرتهای خرد شده و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل عمق زهکش ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهمنظور دستیابی به بهترین شیوه کاشت و حصول حداکثر عملکرد گل و کلاله زعفران (Crocus sativus L.) در دشت ساری طی دو مرحله انجام شد. مرحله اول در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در طی سالهای 1401-1400 بهصورت کرتهای خرد شده و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل عمق زهکش (جوی) 15، 30 و 45 سانتیمتر در کرتهای اصلی و سه فاصله زهکش (عرض پشته) 50، 100 و 150 سانتیمتر در کرتهای فرعی بود. در مرحله دوم نگهداری بنههای تولید شده بهمدت 3 ماه در محیط انکوباسیون و سپس انتقال بنهها به دو محیط متفاوت هواکشت و مزرعه جهت ارزیابی عملکرد گل و کلاله زعفران صورت گرفت. صفات اندازهگیری شده شامل تعداد گل تولید شده، متوسط وزن گل و وزن کلاله خشک در شرایط مزرعه و هواکشت و همچنین میزان سافرانال، پیکروکروسین و کروسین در شرایط هواکشت بود. ارزیابی صفات زایشی زعفران در شرایط هواکشت نشان داد که با افزایش عمق زهکش و کاهش فاصله زهکش صفاتی مانند تعداد گل، وزن گل و وزن خشک کلاله افزایش یافت؛ بهطوریکه تیمار عمق زهکش 30 سانتیمتر با فاصله زهکش 100 سانتیمتر بالاترین مقادیر و افزایشی معادل 41، 40 و 45 درصد نسبت به میانگین مقادیر در کمترین عمق زهکش را نشان داد. البته اختلاف معنیداری با تیمار عمق زهکش 45 سانتیمتر و فاصله زهکش 100 سانتیمتر وجود نداشت. علاوه براین، نتایج نشان داد که با افزایش عمق زهکش و همچنین افزایش فاصله زهکش میزان پیکروکروسین کاهش یافت و همچنین اختلاف معنیداری بین تیمارهای مختلف برای میزان کروسین مشاهده نشد. مقایسه صفات زایشی گیاه در دو شرایط هواکشت و مزرعه نشان داد که تعداد گل، وزنتر گل و وزن خشک کلاله در شرایط مزرعه نسبت به هواکشت بهترتیب معادل 21، 20 و 12 درصد کاهش یافت. بهطور کلی، نتایج حاکی از آن بود که جهت دستیابی به بالاترین تولید زعفران در اراضی ساحلی، تکثیر بنه در مزرعه و در بسترهایی با عمق و فاصله زهکش بهترتیب 30 و 100 سانتیمتری و سپس گلگیری بنههای تولیدی در شرایط هواکشت میتواند شیوه اقتصادی مناسبی برای کشت یکساله زعفران در منطقه دشت ساری باشد.
زیست فناوری، ژنتیک و اصلاح نباتات
علی محمد محیط اردکانی؛ سیدابراهیم سیفتی؛ علی ایزانلو؛ زهرا کریمی بکر
چکیده
در سالهای اخیر که استفاده از زعفران به دلیل خصوصیات دارویی و ترکیبات مؤثره آن رو به افزایش است، علاوه بر افزایش تولید محصول، افزایش کمی و کیفی متابولیتهای ثانویه به عنوان یکی از مهمترین اهداف بهنژادی در این گیاه بهشمار میرود. از طرفی، گیاه زعفران به خاطر ماهیت تکثیر رویشی از تنوع ژنتیکی پایینی برخوردار بوده و اصلاح از ...
بیشتر
در سالهای اخیر که استفاده از زعفران به دلیل خصوصیات دارویی و ترکیبات مؤثره آن رو به افزایش است، علاوه بر افزایش تولید محصول، افزایش کمی و کیفی متابولیتهای ثانویه به عنوان یکی از مهمترین اهداف بهنژادی در این گیاه بهشمار میرود. از طرفی، گیاه زعفران به خاطر ماهیت تکثیر رویشی از تنوع ژنتیکی پایینی برخوردار بوده و اصلاح از طریق جهش، میتواند ابزار مناسبی برای دستیابی به تنوع مدنظر به شمار آید. در این مطالعه به منظور بررسی برخی تغییرات فیتوشیمیایی و شاخصهای رشدی بنههای پرتوتابی شده زعفران، بنههای جمعآوری شده در مردادماه 1398 از شهرستان قائن استان خراسان جنوبی در دو سطح 15 و 18 گری با اشعه گاما (چشمه Co60) در پژوهشکده کشاورزی هستهای کرج تیمار و سپس بههمراه بنههای شاهد (بدون پرتو) در قالب طرح کاملاً تصادفی نامتعادل در گلخانه پژوهشی دانشگاه یزد کشت شدند. در این بررسی که ترکیبات پیکروکروسین، سافرانال و کروسین برحسب جذب محلول آبی 1% به ترتیب در طول موجهای 254، 330 و 440 نانومتر بر ماده خشک اندازهگیری شد، نتایج نشان داد که در نمونههای پرتوتابیشده، محتوای این سه ترکیب (P<0.001) بیشتر از شاهد و در دُز 15 گری محتوای پیکروکروسین و کروسین (77/93 و 02/263) بهطور معنیدار بیشتر از 18 گری (34/92 و 73/262) بود اما درخصوص محتوای سافرانال، تفاوت بین سطوح پرتوتابی معنیدار نبود. همچنین شاخص سطح برگ و شاخص برداشت نیز در دُز 15 گری بیشترین میزان افزایش معنیداری (06/3 و 14/0) را نشان داد. در این مطالعه اگرچه تیمار پرتو گاما نتوانست تغییر معنیداری را در تعداد بنههای دختری بین سطوح مختلف پرتو و شاهد ایجاد کند اما نتایج حاکی از کاهش معنیدار محتوای کلروفیل نسبی و وزن متوسط بنه دختری پرتوتابیشده نسبت به سطح بدون پرتوتابی بود. بهطورکلی، نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در صفات فیتوشیمایی و نیز شاخص برداشت و سطح برگ، گیاهان تیمار 15 گری نسبت به گیاهان بدون پرتوتابی، برتری معنیداری داشتند اما در سطح بالاتر پرتو گاما، احتمالاً به دلیل تخریب محتوای ژنتیکی و نیز تأثیر بر روی برخی پارامترهای بیوشیمیایی، گیاهان تیمار 18 گری، نتوانستند نتایج قابل قبولی را نشان دهند.
زیست فناوری، ژنتیک و اصلاح نباتات
معصومه علی اکبری؛ روح اله شاملو دشت پاگردی؛ اسماعیل ابراهیمی
چکیده
روشهای ژنومیکس کارکردی نظیر تجزیه و تحلیل توالیهای EST، امکان شناسایی، بررسی بیان و مطالعه رونوشتهای ژنی درگیر در شبکههای تنظیمی و متابولیکی را فرآهم آوردهاند. در این پژوهش به منظور شناسایی جهت گیری کارکردی ژنوم و تعیین شبکه ژنی درگیر در تکامل کلاله زعفران، 6202 توالی EST مربوط به کتابخانهی کلاله بالغ زعفران مورد بررسی و تحلیل ...
بیشتر
روشهای ژنومیکس کارکردی نظیر تجزیه و تحلیل توالیهای EST، امکان شناسایی، بررسی بیان و مطالعه رونوشتهای ژنی درگیر در شبکههای تنظیمی و متابولیکی را فرآهم آوردهاند. در این پژوهش به منظور شناسایی جهت گیری کارکردی ژنوم و تعیین شبکه ژنی درگیر در تکامل کلاله زعفران، 6202 توالی EST مربوط به کتابخانهی کلاله بالغ زعفران مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. پس از پیرایش اولیه توالیها، دسته بندی و هم گذاری آنها انجام شد که منتج به ایجاد 910 unigene (604 کانتیگ و 304 سینگلتون) گردید. جستجوی بلاست ایکس نشان داد که 570 unigene دارای hit مشخص در بین پروتئینهای آرابیدوپسیس بودند و برای سایر توالیها hit مشخصی شناسایی نشد. گروهبندی و Gene enrichment analysis توالیها آنها را در 31 گروه کارکردی مختلف قرار داد که حضور 12 گروه در سطح آماری 1% معنیدار گردید. شبکه ژنی مربوط به توالی های با حضور بالا (بیش از 20 رونوشت)، نشان داد که ارتباطات ژنی پیچیده ای در کلاله بالغ زعفران وجود دارد. نتایج مشخص نمود که مسیر علامتدهی جاسمونیک اسید و عوامل رونویسی مربوط به آن همچون MYB21 و Zinc finger ها سهم بزرگی از شبکه تنظیمی را به خود اختصاص میدهند و نقش کلیدی ای در تنظیم متابولیسم اولیه و ثانویه کلاله و به خصوص متابولیسم کارتنوئیدها (به عنوان مهم ترین متابولیت های زعفران)، بر عهده دارند. ژنهای شناسایی شده در این پژوهش می توانند نامزدهای مناسبی برای دستورزی تکامل و متابولیسم کلاله زعفران باشند.